اویل

سلام به همه

اویل

سلام به همه

سلام به همه دوسداران اویل 4 من میخوام همتو نو رهنمایی کنم برای اویل 4 من تا حالا 11 بار تمومش کردم مشکلی داشتین بگین

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۹۸، ۲۲:۳۳ - لل
    بد
  • ۰
  • ۰

عکس

  • امین زارع
  • ۰
  • ۰

بیوگرافی اشلی گراهام


بیوگرافی لوییس سرا


عده ای لوییس سرا رو جزو شخصیتهای اصلی رزیدنت اویل میدانند و عده ای نیز نظر عکس دارند.
اما به نظر من یک شخصیت فرعی دارد.
لوییس سرا در رزیدنت اویل 4 حضوری پر رنگ داشت و در اوایل ماموریت لیون اسکات کندی سر و کله اش در روستای مخوف اسپانیا پیدا شد.


لوییس که ملیتی مادریدی داشت و پلیس سابق نیروی پلیس بود برای انجام ماموریتی به این روستای بی روح وارد میشود ولی از شانس بد او به منطقه ای وارد شده بود که ای کاش به انجا نمی امد.
لوییس برای کارهای ازمایشگاهی به این روستا امده بود و از شغل پلیسی خود را کنار کشیده بود.گویا میدانسته که ویروسی در این روستا منتشر شده و برای نمونه برداری و ازمایش به این محیط مخوف پا گذاشته بود. متاسفانه سوالات بسیار و البته بی جوابی باقی مانده که با مرگ لوییس بوسیله لورد سدلر نمیتوان به این جوابها رسید مگر اینکه:


1-از زبان کاراکتر دیگری به بیان مشخصات و تاریخچه لوییس بپردازند.
2-نسخه ای ساخته شود و نکات مبهم را رفع کند.


لوییس در روستا به وسیله گانادو های اولیه زندانی میشود و بعد لیون هم گرفتار میشود و بعد از اندک مدتی هر دو را به هم بسته میبینیم.در ان لحظه که به هوش می ایند با هم حرفهایی میزنند که لیون در مورد خاطرات خود در شهر راکون میگوید و لوییس هم میگوید که بله ان دوران را به یاد دارم و کابوس وحشتناکی بوده...
احتمالا لوییس در راکون حضور داشته چون از ان دوران خاطراتی دارد و اگر اینگونه باشد پس میتوان از کاپکام انتظار ساخت نسخه ای از سری رزیدنت اویل در شهر راکون با حضور لوییس را داشت.


پس از گفت و گوی لیون و لوییس یک گانادو با تبر برای کشتن این دو می اید ولی لیون با مهارت قابل تحسین خود به وسیله یک ضربه پا گانادو را ضربه فنی میکند و به گوشه ای پرت میکند.


پس از این صحنه مهیج لوییس و لیون از هم جدا میشوند تا اینکه در یک کلبه متروکه در میان انبوهی از دشمنان خود را میبینند و این اولین لحظه اشنایی لوییس و اشلی هست که با شوخیهای لوییس با اشلی و البته به قول خودمون تیکه انداختن لوییس به اشلی شروع میشه و لوییس میگه عجب بانوی خوشکلی و از اینجور حرفها و برخیمواقع حرفهای مضحکه ای به اشلی میگفت.


در اخر هم لوییس در حالی که نمونه ویروس را بدست اورده بود و خواست که به لیون بدهد اما توسط لورد سدلر قدرت برتر دنیای اویل 4 از بین میرود. لورد سدلر هم نمونه را میبرد و باقی ماجرا که همه میدانید.

نکاتی در مورد لوییس:
1-پلیس اسبق مادرید
2-شخصیتی شوخ طبع
3-به شدت به شخصیت مربوط به فیلم دزدان دریایی کارائیب شباهت دارد
4-طبق گفته هایش از وقایع راکون با خبر بوده است
اشلی گراهام دختر رئیس جمهور آمریکاست یک روز که از دانشگاه بر می گشته توسط افراد ناشناس روبوده میشه و پدرش مأموریت نجات اون رو به لیان میده که داستان نجات اون داستان اصلی اویل 4 روتشکیل میده او احتمالا در دوران اسراتش توسط افراد سدلرآزارواذیت زیادی شده به طوری که وقتی لیان برای نجات اون میاد ابتدا ازاو می ترسه و بعد که لیان به او میگه که از طرف پدرش برای نجات اومده آروم میشه درطول بازی بارها ربوده میشه و دوباره لیان اورونجات میده در آخر هم که با لیان ازجزیره فرار میکنند لیان رو به خونشون دعوت میکنه لیان هم قبول میکنه.

بیوگرافی ایدا ونگ

ایدا ونگ

نام:Ada Wong
تاریخ تولد:1974
قد:173cm
وزن:؟؟؟
گروه خون: AB

او یک دورگه چینی-آمریکایی است که در آمریکا بزرگ شده است.

او جاسوسی دو جانبه است که برای "موسسه سوم" به ریاست وسکر و "موسسه" که درباره آن چیزی معلوم نیست، کار می کند. وی برای دزدیدن اطلاعات با رئیس جدید آزمایشگاه آرکلی، جان رابطه عاشقانه برقرار کرده بود. جان به حدی ایدا را دوست داشت که رمز تمام کامپیوترهای آزمایشگاه را نام او گذاشته بود. جان وقتی که افراد آزمایشگاه ویروسی شدند مرد.

Raccoon City Incident

در سال 1998به ایدا ماموریتی همانند هانک داده بودند. ماموریت او دزدیدن جی ویروس از ویلیام بیرکین بود. او برای پیدا کردن فردی به نام بن که از آزمایشگاه آمبرلا خبر داشت به R.P.D رفت. در مدتی که دنبال او میگشت با لیان آشنا شد. آنها با هم بن را یافتند و بن به آنها راه بیرون رفتن از شهر را گفت. در راه آنت بیرکین را دیدند و ایدا دنبال او دوید آنت به او شلیک کرد ولی لیان جلوی گلوله پرید و گلوله به او برخورد کرد ولی ایدا لیان را رها کرده و دنبال آنت رفت. آنت همه چیز را درباره جی ویروس به او گفت. بعد از آن ایدا پیش لیان برگرشت و وی را درمان کرد. آنها با هم به آزمایشگاه آمبرلا رفتند. قبل از این که به آنجا برسند، بیرکین ایدا را زد و او زخمی شد. لیان او را داخل آزمایشگاه برد و رفت تا برای او دارو پیدا کند اما کمی بعد ایدا بلند شد و دنبال جی ویروس از آنجا خارج شد. کمی بعد جان لیان را که داشت توسط یک T-103R کشته می شد نجات داد ولی خودش به طور شدیدی زخمی شد و با بوسه ای با لیان خداحافظی کرد. پس از آن در حالی که مخفی شده بود برای لیان یکRPG انداخت سپس به کارخانه اپل رفت تا با یکی از کار کنان آمبرلا صحبت کند. در آنجا ایدا با وسکر صحبت کرد، اول وسکر فکر کرد که ایدا در ماموریت خود شکست خورده ولی ایدا به او جی ویروس را نشان داد و وسکر به او گفت که قرار است شهر منفجر شود و یک هلیکوپتر است که از شهر خارج می شود. ایدا با هزار بدبختی به هلیکوپتر رسید و با آن از شهر خارج شد.


Separate Ways

در سال 2004، به ایدا ماموریت دادند که نمونه انگل را که متعلق به عثمان سدلر بود را به دست آورد. برای این کار به روستای روشن فکران واقع در اسپانیا رفت. در راه چندین بار لیان را دید و جان او را نجات داد. برای پیدا کردن انگل از کسی به نام لوییس سرا کمک گرفت ولی قبل از این که بتواند کمک چندانی به او بکند مرد. وسکر یک نفر دیگر را به کمک او فرستاد، جک کرازر ولی ایدا و کرازر چشم دیدن یکدیگر را هم نداشتند. وسکر اول به ایدا ماموریت داد که لیان را بکشد ولی بعد نظرش عوض شد و به کرازر گفت که این کار را انجام دهد ولی ایدا تصمیم گرفت قبل از تمام کردن کارش لیان را نجات دهد. وقتی لیان و اشلی پیش سدلر گیر افتاده بودند ایدا آنها را فراری داد ولی خودش با سدلر در یک اتاق گیر افتاد. بعد از شکست خوردن از او، سدلر از او به عنوان طعمه برای گرفتن لیان استفاده کرد، کمی بعد لیان او را آزاد کرده و با سدلر جنگید. ایدا هم مانند دفعه قبل برای لیان یک RPG انداخت وقتی لیان سدلر را کشت، ایدا از او نمونه انگل را گرفت، سوار هلیکوپتر شد، بمب زمانی ترکاندن جزیره را فعال کرد و به لیان یک کلید جت اسکی داد.
 

Assignment Ada

ایدا در همان جزیره نزدیک روستای روشنفکران دنبال 5نمونه انگل می گردد که در راه کرازر را هم می کشد و به جای نمونه اصلی، این 5نمونه را به وسکر می دهد.

بیو کرافی سدلر




http://projectumbrella.net/files/imagecache/Slideshow/Osmund_Saddler.jpg

سدلر بنیان گذارو رئیس Los Illuminados  هاست که اهداف بزرگی داره.
برای همین افراد زیادی رو برای رسیدن به اهدافش به خدمت گرفته و  دختر رئیس جمهور رو میدزده تا اون رو با انگلی به اسم لاس پلاگاس آلوده کنه تا هم برای پس دادنش پول بگیره هم بعد از بازگشتش از تسلطی که روی انگل داره استفاده کنه و قدرت خودش رو تو دولت آمریکا افزایش بده مسلما بعدش  قابل وصفه که چی میشه.


انگل پلاگاس از نسلها قبل (فسیلهای این انگل تو بازی قسمت معدن هست که نشون میده سالیان درازه که وجود داره) بین این مردم وجود داشته و زیر حکمرانی خاندان ونزدیکان سدلر بوده.


طبق گفته ایدا تو بازی احتمالش میره که این امواجی که باعث کنترل پلاگاس میشه از عصای سدلر بوجود میاد.


بعد از وسکر به عقیده ی من جالب ترین شخصیت منفی سدلره که حتی تو بازی میبینیم که خودشو اونقدر بالا میدونه که مستقیم سعی نمیکنه لیون رو بکشه (مثلا وقتی لوییس رو کشت میتونست به لیون حمله کنه ولی خواست که سالازار این کارو انجام بده) و این کارو به زیر دستاش میسپاره(البته در آخر بازی چاره ای جز جنگ مستقیم با لیون نداره)،
جالب اینکه هر اتفاقی هرچندان بد هم که براش میفته نگرانی تو چهرش دیده نمیشه
مثلا وقتی کراوزر میمیره سدلر میگه خوشحاله چون میخواست از شر کراوزر خلاص بشه
یا تو آخر بازی وقتی همه ی زیر دستهای اصلیش از بین رفتن میخنده وبه لیون میگه خیلی خوب سرگرمم کردی.


 که این ویژکی مختص سدلره.


بهتره تو اویل6 از این جور شخصیتها بیشتر باشه!

بیو کرافی کرازر

نام:جک کرازر
تاریخ تولد:1976
تاریخ مرگ:2004
گروه خون:O
اصلیت:روسی


Operation Javier
در سال 2002 کرازر با همکار جدید خود،لیان برای گرفتن یک مواد فروش به نام جوایر هیدالگو به یک روستا در آمریکای جنوبی فرستاده شد.وقتی رسیدند کرازر به لیان گفت که به B.O.Wها اعتقادی ندارد و لیان به او گفت که انها را دیده است.وقتی وارد شهر شدند با یک سری زامبی مواجه شدند پس از کشتن بعضی و فرار کردن از بقیه، لیان درباره ی اتفاقاتی که برایش در راکون افتاده بود گفت و تجربه هایش را به کرازر منتقل ساخت. کمی بعد با دختری به نام منولا آشنا شدند و با کمک او به سد بزرگ جوایر رسیدند و فهمیدند که منولا دختر جوایراست و به تی-ورونیکا مبتلا است و به انها گفت که برای این او را مبتلا کرده اند که بیماری او از بین برود و انها را به  آزمایشگاه پدرش برد. در راه کرازر خطراتی را که ممکن بوى منولا برای انها داشته باشد را به لیان گوشزد کرد ولی لیان گفت که او زیر فرمان مستقیم رییس جمهور برای از بین بردن این ویروس به اینجا فرستاده شده است و کرازر قبول کرد که برای این کار به او کمک کند ولی در درونش برای جایگاه لیان به او حسودیش می شد.
جوایر برای فهمیدن اندازه ی قدرت منولا،زنش را که حالا به یک هیولا تبدیل شده بود را می فرستد که انها موفق به کشتن او می شوند ولی وقتی که داشت می مرد، یک ماده را به طرف کرازر می اندازد که به بازوی او برخورد کرد و جراحت عمیقی به وجود آورد. که این ماده باعث مبتلا شدن کرازر به این ویروس می شود.
بعد از مدتی جوایر که خود را به ویروس V Complexمبتلا کرده بود به انها حمله کرد و انها موفق به کشتن او شدند. کرازر به این نتیجه رسید که از بین بردن این ویروس کار اشتباهی است و با استفاده از ان او قدرتمند می شود.
او به گروهی که وسکر تشکیل داده بود پیوست تا قدرتش از این هم بیشتر شود.

Resident Evil 4
کرازر برای کمک به ایدا در ماموریتش که به دست آورن نمونه انگل بود به اسپانیا فرستاده شد. کمی بعد وسکر به او ماموریت داد که لیان را بکشد ولی به دلیل دخالت ایدا موفق نشد دفعه ی بعدی که با لیان رو به رو شد، کرازر بازوی خود را با استفاده از ویروسی که داشت مثل یک بال کرد که باعث می شد ضربه ها به او کمتر اثر کنند ولی لیان او را شکست داد. کمی بعد در نزدیکی زندان به قصد کشتن ایدا به او حمله کرد ولی در خودش توسط او کشته شد.

اینم یه جمله از کرازر: یه مشکلی هست، مثل زمین جنگ است.....آره...مثل مرگ.


بیوگرافی لیان اسکندی

نام:Leon S. kennedy

تاریخ تولد:1977
قد:178cm
وزن:70kg
گروه خون:A



Resident Evil 2

در سال 1998یک روز قبل از فاجعه راکون،لیان خواب میمونه و برای رفتن به شهر راکون که محل کار جدیدش اون جا بوده دیر میکنه.لباس کارش رو می پوشه و راه می یفته. وقتی که می رسه شب شده بوده و تمام مردم داخل شهر زامبی شده بودند و او بی خبر از همه چیز وارد شهر می شود(توی این قسمت کپکام یک اشتباه بزرگ داره اونم اینه که وقتی که لیان رسید شهر قرنطینه شده بوده و او نمیتونسته وارد شهر شده باشه)وقتی یک گروه زامبی رو که می خواستن به او حمله کنند را می بینه شکه می شود. بعد با کلر آشنا می شود. کمی بعد راهشون از هم جدا می شود و هر 2تصمیم میگیرند که بهR.P.Dبروند.لیان آنجا با ایدا آشنا می شود و یک بار وقتی که آنت بیرکین به ایدا شلیک میکنه جلوی گلوله میپره، یک بار هم وقتی یک تمساح بزرگ به او حمله کرده بوده تمساح را می کشد و وقتی که می خواستند با مترو به آزمایشگاه بروند بیرکین بازوی ایدا را زخمی میکند و لیان دنبال دارو می رود وقتی که دنبال دارو میگشت آنت به او می گوید که ایدا یک جاسوس است ولی لیان باور نمی کند در همان لحظه چند لوله ی فلزی روی سر آنت می افتد و او می میرد(خیلی مسخره است که اینهمه بین زامبی ها نمیری آخر سر چند تا لوله بیوفته رو سرت و بمیری)و نمونه G را از کنار او بر می دارد.وقتی دوباره ایدا را می بیند ایدا از او نمونه را می خواهد ولی لیان به او نمی دهد در همان حال آنت می آید و به ایدا شلیک می کند و ایدا می افتد پایین لیان هم نمونه Gرا پرت می کند پایین.بیرکین را با استفاده ازRPG که ایدا انداخته بود می کشد. آخر سر هم به همراه کلر و شری از راکون فرار می کنند. بعد از فرار هم کلر می خواست دنبال برادرش بگردد،تا وقتی که دولت شری را قبول کند لیان سرپرستی او را قبول می کند و به گروه ماموران دولتی می پیونده.


Operation Javier

در سال 2002 لیان به همراه جک کرازر به یک شهر در آمریکای جنوبی فرستاده می شوند تا یک مواد فروش به نام جوایر هیدالگو که آن شهر را زیر سلطه خود برده بود،بگیرند. وقتی به آن شهر می رسند،می بینند که تمام ساکنین شهر به T-virusمبتلا شده اند. وقتی که دنبال جوایر می گشتند دختری به نام منولا را پیدا می کنند که تنها باز مانده شهر بود که در اواخر بازی می فهمند او دختر جوایر و مبتلا به T-veronica virus است. آخر سر جوایر خود را به یک هیولا تبدیل می کند و لیان به همراه کرازر و منولا او را می کشند و با یک هلیکوپتر از آنجا می روند و منولا تحت حمایت دولت میشود و پس از مدتی به لیان گفته می شود که کرازر در یک تصادف مرده است.


Resident Evil 4

در سال 2004به لیان ماموریت داده می شود که اشلی، دختر رئیس جمهور را نجات دهد. او در یک روستا به نام  روشن فکران واقع در اسپانیا بود. وقتی به آنجا رسید فهمید که مردم آن جا به نوعی انگل مبتلا شده اند(در اوایل بازی خودش و اشلی به آن انگل مبتلا می شوند ولی اواخر بازی راه درمانش را پیدا می کنند) در طول داستان چندین بار اشلی را پیدا می کند و دوباره او را می برند که در دفعات آخر بردنش او را به یک جزیره می برند.همکار قدیمی و دشمن جدید خود کرازر را می بیند و می فهمد که او اشلی را دزدیده و در دیدار بعدی او را می کشد.چند بار هم ایدا را می بیند و توسط او نجات پیدا می کند ولی هر2 احساسات خود را پنهان کرده و با هم خیلی خشک صحبت می کنند. آخر سر هم مثل دفعه ی قبل ایدا برای او یک RPGمی اندازد تا هیولای آخر یعنی مسوول تمام این اتفاقات عثمان سدلر را بکشدو نمونه آن انگل را از لیان می گیرد و قبل از رفتن دکمه ای را می زند که بمب زمانی ترکیدن جزیره را فعال می کند و به لیان کلید یک جت اسکی را می دهد.لیان و اشلی هم با آن از آنجا فرار می کنند وقتی که اشلی از لیان می پرسد که آن زن کی بود؟ لیان جواب می دهد: قسمتی از من که نمی توانم رهایش کنم.


Resident Evil: Degeneration

در سال 2005 در یک فاجعه دیگر این دفعه در یک فرودگاه و توسط شرکت ویل فارما دوباره کلر را می بیند و با او و چند باز مانده دیگر از آنجا فرار می کنند. در این میان با آنجلا میلر آشنا می شود و معلوم می شود نسبت به او هم احساساتی دارد.(فکر کنم از ایدا ناامید شده وگرنه ایدا خیلی از آنجلا بهتره)بعد لیان به همراه آنجلا توی کارخانه ویل فارما می روند و می بینند برادر آنجلا مبتلا به G-virus شده است با هزار بدبختی او را می کشند و از کارخانه فرار می کنند.

لیان در code :veronica با خبر دادن به کریس که کلر در خطر است، به کلر کمک می کند.
وقتی که مادر و پدرش کشته شدند تصمیم گرفت پلیس شود.
مثل پدرش هیچ وقت تحت هیچ شرایطی سیگار نمی کشد.


  • امین زارع
  • ۱
  • ۰

اویل4

داستان:

  نقد یک بازی قدیمی:Resident Evil 4  دهکده ای از ترس

قهرمان داستان ما کارآگاه لیون کندی (که یک شخصیت محبوبی است)، برای پیدا کردن دختر رییس جمهور آمریکا عازم اروپا می‏شود و به دهکده ه‏ای قدیمی در شمال اسپانیا می‏رود؛ دهکده ه‏ای که او گمان می کند در آنجا خواهد توانست سرنخی از اشلی (دختر رییس جمهور) بدست آورد، اما بنظر میرسد اهالی دهکده و بومی های آنجا برخورد خوبی با قهرمان ما ندارند. اینها انسان نیستند، اما زامبی هم نیستند! پس چه هستند؟ اینها سؤالاتی هستند که در ذهن لیون نقش می‏بندد. در این میان، اهالی دهکده به لیون حمله‏ ور شده و لیون باید از دست آنها فرار کند و برای زنده ماندن به آنها شلیک کند. این مبارزه و گریز ادامه پیدا میکند تا اینکه ناگهان صدای ناقوس کلیسا به گوش میرسد و تمام اهالی متجاوز دست از حمله برداشته و به سویی می‎‏روند. حالا قهرمان داستان ما لیون فرصت میکند تا کمی در دهکده به جست و جو بپردازد تا شاید سرنخی از اشلی بیابد…

ویزگی ها:

  • resident evil 4 2 نقد یک بازی قدیمی:Resident Evil 4  دهکده ای از ترس
  • -نقشه موجود در نسخه ۴ بازی از نقاط قوت این بازی است و ایرادی و یا نقصی در آن وجود ندارد.
  • -امکان داد و ستد و تجارت با دیگران. شما در طول بازی وقتی موجودی را از پا در می‏آورید، آیتمی به رنگ‏های مختلف از او به زمین میفتد، اگر آیتم به رنگ قرمز باشد به منزله مهمات، سبز به معنای مواد شفادهنده و آبی به منزله پول است. در طول بازی افرادی وجود دارند که شما می توانید با پولی که بدست آوردید، از آنها اقلام مورد نیاز خود اعم از انواع سلاح، مهمات، آیتم‏های سلامتی، خوراکی از جمله ماهی و… را بخرید.
  • -امکان خرید نقشه گنج که مکان اشیاء قیمتی در دهکده را به شما نشان خواهد داد.
  • -زیاد کردن ظرفیت ذخیره سازی بدین معنا که شما قادر خواهید بود سلاح های بیشتری را با خود حمل کنید و منو ای به نام Tune-up که شما قادر خواهید بود قدرت شلیک، سرعت شلیک، ظرفیت و سرعت پر کردن خشاب خود را بالا ببرید. از تفنگ های موجود در این بازی می شود به کلت ۹mm، شاتگان، هفت تیر اتوماتیک، کالیبر ۲۲۳، یک تفنگ دستی قوی که قادر است دو دشمن را در یه لحظه نابود کند، موشک و نارنجک انداز اشاره کرد.
  • -امکان ترفیع تمامی سلاح‏های موجود در بازی: از جمله میتوانید یک صدا خفه کن برای کلت خود بخرید یا دوربین هدف دار برای تفنگ خود خریداری کنید.
  • -وجود معماهای مختلف از ساده تا سخت در بازی تعبیه شده است.  البته گاهی نیز خستگی گیمر را در بر دارد.
  • -رزیدنت اویل ۴ دارای حرکات و عناصر جدیدی نیز می باشد که با فشردن دکمه‏ های مختلفی که در صفحه بازی نمایش داده می شود شما قادر خواهید بود این کارها را انجام دهید، مانند جاخالی دادن، بالارفتن از نردبان، انداختن نردبان، پرتاب کردن خود به هر طرف که میخواهید را دارا میباشد.
  •  -همچنین اگر در بازی پیشروی کنید کارهای جدیدتری نیز یاد خواهید گرفت مثلاً در جایی از بازی موجوداتی هستند که به طرف شما چاقو پرت میکنند و شما میتوانید به چاقوها شلیک کرده و باعث بازگشت آنها به سوی دشمن شوید. همچنین وقتی دشمن شما را میگیرد و قصد ضربه زدن به قسمت‏های مختلف بدن شما را دارد شما می‏توانید با لگد یا مشت به او ضربه بزنید و خود را از دست او رها کنید.
  • -قابلیت شنا کردن لیون نیز جالب است
  • -قابلیت مداوا در زمانی که آسیب دیده‏اید؛ که این کار با اسپری و گیاهان دارویی یا آیتم‏هایی که در طول بازی پیدا می‏کنید، امکان‏پذیر است.

گرافیک قابل قبول:

0,1425,sz%3D1%26i%3D94707,00 نقد یک بازی قدیمی:Resident Evil 4  دهکده ای از ترس

گرافیک بازی یکی ازبهترین و تحسین‏ برانگیزترین بازیهای زمان خود خواهد بود. دهکده و محیط اطراف با تمام جزئیات و به طور کامل به تصویر کشیده شده است. جنگل ها و رودخانه با زیبایی  طراحی شده و یک جو ترس و اضطراب را به بازیکن القا میکند. شما وقتی داخل دریاچه هستید، قادر خواهید بود حرکت ماهی ها در آب را مشاهده کنید. افکت انفجار و آتش سوزی کاملا طبیعی ایجاد شده‏ اند. شخصیت لیون عالی طراحی شده .دموهای بازی از جنس خود بازی هستند درست مانند متال گیر اما اشک شما را در خواهند آورد وقتی به مشاهده آنها بنشینید.

 صدا گذاری ترسناک و استرس زا:

Residentevil4(18) نقد یک بازی قدیمی:Resident Evil 4  دهکده ای از ترس

در مورد موزیک بازی، اکثر قسمت‏ های بازی در سکوت کامل انجام می‏شود و شما به جز حرکت پاهای لیون یا اهالی دهکده صدای دیگری نمی‏شنوید؛ اما ناگهان صداهایی به گوش میرسد که قلب شما را از جای در می‏ آورد. فرض کنید در یک دهکده قدیمی دارید راه میرید هیچ صدایی به جز صدای پای خود و وزش باد نمی‏شنوید، در یک آن صدایی ناهنجار شنیده می‏شود، شما چه احساسی خواهید داشت؟ پس اگر ناراحتی قلبی دارید به فکر انجام این بازی نباشید . اما همین موزیک بازی در صحنه‏ه ایی که تعقیب و گریز وجود دارد به صورت ریتم تند در آمده و هیجان و دلهره خاصی به بازیکن می‏ بخشد. نکته جالب این است که مردم دهکده به زبان اسپانیایی صحبت می‏ کنند.

  • امین زارع
  • ۰
  • ۰

معمای اویل4

معما، مراحل پیچیده و راه های مخفی:

● در ابتدای بازی بعد از اینکه وارد مزرعه شدید وارد کلبه روبروتون بشید، از نردبان بالا برید، و به سمت چپ جایی که پنجره اس برید، از پنجره به اون سمت برید، کمی جلو برید و برید پائین و جعبه رو بشکنید، و Beerstein رو بردارید (این شی باید روش سه تا الماس گذاشته بشه که در ادامه راهنمایتون می کنم). کمد رو به جلو هل بدید و به بازی تون ادامه بدید، اگر گشت زیادی برای شکستن لوح های آبی رنگ تو مزرعه بزنید می تونید به تخم مرغ های زیادی بخصوص تخم طلایی دست پیدا کنید که هم می تونید اونارو بفروشید و هم ازشون به عنوان گیاه برای بالا بردن سلامتی استفاده کنید.



● بعد از به دست آوردن دو لوح و ترکیب کردن به منطقه جدید وارد میشید که نقاب رو مشاهده می کنید که باید جلوتر به پنجره ای که میرسید به چاقو بشکنید. (تصویر اول) جلوتر وقتی که از نردبان پائین برید و با استفاده از یک نارنجک سبز ماهی های تو آب رو بکشید، این ماهی ها هم مثه تخم مرغ برای سلامتی شما مفیدن. (تصویر دوم)



● برای وارد شدن به خونه Mendez باید جهت هارو به شکلی وارد کنید که شبیه به شکل درج شده روی در وارد کنید، به این شکل: بالا + چپ. (تصویر اول)

● برای باز کردن معمای کنار کلیسا، برای بدست آوردن سنگ قیمتی که روی Beerstein نصب میشه باید به این شکل وارد کنید: 3 و 3 و 3 و 4 و 4 و 4 و 3. (این معما برای بازی Ada هم بکار میره.) (تصویر دوم)



● با تیراندازی به لونه کلاغ ها در بالای درختان می تونید مهمات و گاهی گنج بدست بیارید.

● جلوتر بعد از ورود به فضایی که کلاغ ها روی زمین تجمع کردن، می تونید از یک نارنجک برای کشتن همه شون استفاده کیند تا تیر و پول کسب کنید. (تصویر اول)

● بعد از اتمام قسمت تمساح، بعد از دمو و وردود به مرحله جدید شما با زامبی هایی سروکار دارید که موجود دیگه ای از سرشون بیرون میاد، برای کشتن راحت این زامبی ها می تونید از نارنجک آبی استفاده کنید. (تصویر دوم)

● برای کشتن غول عظیم جثه هم نگران نباشید، و پول خودتون رو صرف خرید Rocket نکنید، با تیر Shotgun یا TMP بهش شلیک کنید و وقتی نزدیکتون شد از زیر پاهاش در برید و این کارو تکرار کنید، برای کشتن غول هم باید تا سه بار از پشتش بالا برید و موجود داخل کمرش رو با چاقو ضربه بزنید. (تصویر سوم)





● برای باز کردن در زندان برای نجات Ashley باید از نردبان کلیسا بالا برید و از طریق لوستر به اون سمت برید، در اونجا برای باز کردن معمای نور های R/G/B باید به این شکل عمل کنید: R دو بار ، G سه بار ، B یک بار.



● برای کشتن Bitroes هم بعد قطع شدن بدنش میتونید از پله ها بالا برید و در گوشه سمت چپ بایستید و به او شلیک کنید، تو این حالت اون هیچ ضربه ای به شما نمیتونه وارد کنه. (تصویر اول)

● جلوتر در زندان برای کشتن غولی که چشماش بسته اس باید برای از بین بردنش به موجود پشت کمرش تیر بزنید، برای اینکار می تونید با به صدا درآوردن زنگ ها و تیراندازی به پشتش اینکارو انجام بدید یا اینکه از اسلحه Mine Thrower استفاده کنید. (تصویر دوم)



● در Castle بعد از دریافت کلید گالری، برای باز کردن معمای تابلو ها باید به ترتیب وارد کنید: 1 و 2 و 3 و 4.



● برای پیدا کردن دو لوح گشمده در باغ برای باز کردن در خونه Salazar باید گشت زیادی در باغ بزنید، اما اگر از این روش برید سریع تر به لوح ها می رسید، بعد از رفتن پائین از پله ها به سمت چپ و جلوتر به سمت راست ، به سمت چپ بعد راست از پله ها بالا برید و تکه اول لوح را برداشته و از همون جا پائین بپرید، و به سمت راست، جلوتر به بریدگی دوم در سمت راست جایی که دو سگ زندانی هستن برید، بعد از کشتن سگ ها به سمت چپ و بعد به در سمت چپ از پله ها بالا برید، و از پله ها پائین برید به سمت راست ، دوباره راست ، لوح دوم رو از روی مجسمه حوض بردارید و باهم ترکیب کنید.



● در باری با Ashley‌ برای حل معمای جورچین باید به شکل زیر عمل کنید و بعد از تکمیل کردن، قطعه آخر رو که در اختیار دارید رو روی جورچین بزارید.







● در مرحله 4-3 بعد از آزاد کردن Ashley و ترکیب کردن سه تا مجسمه شکسته، بعد از باز شدن راه در سمت راست از پله ها بالا برید و تابلوی Sadler رو جستجو کنید تا شمش طلا کسب کنید، همچنین می تونید از بالا به الماس شلیک کنید.

 ● جلوتر بعد از گذاشتن دوتا جام بعد از باز شدن در، در انتهای راهرو از آخرین پنجره شکسته به بیرون برید ، از نردبان بالا برید و راه را تا انتها دنبال کنید تا به صندوق برسید، گنج را بردارید و پائین بپرید، (تصویر اول) بعد از دزدیدن دوباره Ashley با حشرات غول پیکر روبرو میشین که اگر در حالت Pro بازی کنید کارتون یه کم سخت میشه، برای اینکه راحت تر نابودشون کنید، به در پشت سرتون برید و در داخل راهرو با اسلحه TMP یا Shotgun از بین ببریدشون. بعد از کشتن حشرات به موجود سیاه رنگ بالا سرتون شلیک کنید تا جواهرات رو کسب کنید، این جواهرات که از سه رنگ R/G/B تشکیل میشن همه روی فانوس های طلایی بکار میرن. (تصویر دوم)



● بعد از بدست آوردن دینامیت و منفجر کردن دیوار سنگی، با دو غول عظیم جثه روبرو میشید، شما می تونید یکی از این دو غول رو تو مذاب بندازید، به سمت راست رفته و از نردبان بالا برید و سپس با دستگیره پائین برید، سپس هروقت غول روی دریچه ایستاد دستگیره رو پائین بکشید تا داخل مذاب بیوفته، اما غول دوم رو باید خودتون همانند اولین غولی که ملاقات کردید بکشید. (تصویر اول)

● در مرحله ای که با مجسمه عظیم جثه Salazar روبرو میشید، از پله ها پائین برید تا دستگاه بالابر مجسمه فعال بشه، بعد راه رو برگردید از نردبان بالا رفته و به سوئیچ پشت کمر مجسمه شلیک کنید تا راحت مسیر خودتون رو عوض کنید. بعد از نابود شدن مجسمه شما با Salazar روبرو خواهید شد، بعد از رسیدن آسانسور به مقصد، قبل از اینکه به آسانسور بعدی برید در سمت راست از سکو پائین برید و در صندوق را باز کنید. (تصویر دوم)



● در شروع مرحله جزیره تحقیقاتی، قبل از اینکه به سمت راست برید، راه را تا انتها ادامه بدید و از سنگ ها بالا برید و گنج هارو بردارید.

● برای حل کردم معمای لیزر (سنسورها) ها باید ابتدا سوئیچ کنار در رو فعال کنید بعد از اون به سمت چپ رفته و از نردبان بالا برید، سپس صفحه  (آینه) سنسور رو به طرف صفحه ای که در سمت دیگه هست بچرخانید، از نردبان پائین رفته و به سمت سنسور بعدی برید، حالا لیزر روی این سنسور هست، صفحه سنسور رو به سمت سنسور سمت راست در بچرخانید.

● برای ورود دربی که فلش های رنگی داره باید به این شکل وارد کنید: آبی و سبز و سبز و قرمز و قرمز و قرمز. (تصویر اول)

● برای کشتن Regeneratorها می تونید از نارنجک بنفش (Incendiary) استفاده کنید که در اینصورت زودتر کشته میشن. همچنین برای کشتن Armadura (که لباس آهنین دارن) باید از Rifleتون برای شلیک به پاشون استفاده کنید. (تصویر دوم)



● بعد از ملاقات با Krauser در قسمتی که باید از لیزر ها عبور کنید، زیاد به خودتون زحمت ندید، بعد از اتمام دمو سریع از بین دو لیزر اول بگذرید، نیازی نیست که صبر کنید تا راه بین لیزر ها باز بشه، سایر لیزر هارو هم می تونید با دکمه هایی که روی صفحه نمایش داده میشه رد کنید.

● برای مبارزه با Krauser اصلا نیازی نیست تا پولتون رو صرف خرید Rocket Launcher یا صرف آپگرید کردن اسلحه هاتون بکنید، برای نابودی غول های قوی مثه Krauser یا U3 باید از چاقو استفاده کنید، شاید بنظرتون مسخره بیاد اما تجربه شخصی ثابت کرده که کشتن این رئیس ها با چند ضربه کاری چاقو انجام میشه، اگر تو حالت عادی بخواید با Krauser بجنگید مجبوریت مهمات زیادی رو صرف مبارزه با اون بکنید اما با چند ضربه چاقو به بدنش میتونید اونو نابود کنید، البته انجام اینکار یه کم سخته و باید با توجه به زدن دکمه های روی صفحه زمانی که بهتون نزدیک میشه بهش ضربه بزنید، در بعضی اوقات Rocket Launcer هم روی این رئیس تاثیر نمیزاره!

 
● برای کشتن رئیس آخر، Sadler هم باید به چشماهاش شلیک کنید یا می تونید با استفاده از دستگیره های بالای نردبان برای ضربه زدن به او استفاده کنید، بعد از اینکه به چشمش شلیک کردید و واکنش نشون داد به سمتش برید و دکمه Climb رو بزنید تا چاقو رو تو چشمش بزنید، بعد از تکرار اینکار Ada برای شما Rocket Launcher پرتاب میکنه که می تونید با نشونه گیری غیر حرفه ای هم اونو نابود کنید.

  • امین زارع
  • ۱
  • ۰

رهنمایی ها

راههای بدست آوردن پول در بازی

از راههای پول در آوردن این است که با استفاده از نقشه های علامت دار محل ستاره ها رو پیدا کنید که اینا اجناس عتیقه ان که اگه نگین هاشون رو هم روشون جاسازی کنید قیمتشون می ره بالا
کشتن زامبی ها هم باعث می شود گاهی بهتون پول بده گاهی هم فشنگ و گیاه و غیره
کشتن غول ها یا آدم های اره بدست هم پول بیشتری بهتون می دهد.

در ضمن اون اتاق های تیر اندازی هم برای پول در آوردن خوب هستند .
شما چهار ردیف دارید که اگه هر ردیف پر بشود بهتون پول می دهد :
ردیف اول 5000
دوم 10000
سوم 25000
چهارم 50000

همینا دیگه کلی پول می شن!
در ضمن سیاست داشته باشید بیخود پول خرج نکنید!

2- راه بینهایت کردن تمامی اسلحه ها در بازی

اگر می خواهید اسلحه هایتان رو بهتر کنید حداقل روی یه اسلحه سرمایه گذاری کنید!
چون اگه در قسمت tune up پول تمام قسمت ها برای افزایش قدرت و سرعت و گنجایش اسلحه رو بدید آخرش یه گزینه بهتان می دهد که با دادن پول اون اسلحه ات بی نهایت می شه!
کلی حال می کنید اونوقت!

3- اسلحه ها و لباس های مخفی در بازی

شما اگه زیربازی ایدا رو یک بار بازی کنید یه مسلسل بی نهایت به نام Chicago Typewriter به بازی اضافه می شه .
در ضمن اگر بازی را یک بار تمام کنید یه آر پی جی بی نهایت اضافه می شود .
و یه جلیقه ضد گلوله
و یه دست لباس مخصوص برای اشلی و لیون
و سه تا زیر بازی جدید که هر سه تاش رو حتما بازی کن خیلی جالبن
و اگه با دور حرفه ایش بازی کنید یه اسلحه لیزری به نام PRL 412 بهتون می ده( که من بهش می گم اسلحه شارژی!!! یکی از دوستان هم گفته بود اسلحه فضایی بهش) که مجانیه و همینطور یه چند تا اسلحه دستی دیگه هم اصافه می شن که اینا دست فروشنده ان و اگه دقت کنید قیمتشون صفره یعنی لازم نیست براش پولی بدید
بعد از تمام کردن دور دوم لباس مخصوص دیگه ای برای اشلی و لیون باز می شه که خیلی بامزه است.
جلیقه ضد گلوله هم بعد از دور دوم بازی با لیون اضافه می شه
PRL 412 هم بعد از تموم کردن دور professional با لیون اضافه می شه

من دور حرفه ای رو دوبار بازی کردم دیگه چیزی نمی ده البته یه اسلحه هست که قدرت خیلی بالایی داره یه هفت تیره نمی دونم یه بار حرفه ای رو بازی کردم بهم داد یا دوبار!

در ضمن زیربازی separate ways با ایدا یه جوری مکمل بازی اصلیه که همونم هست که مسلسل بی نهایت رو آزاد می کنه
زیربازی دوم ایدا فقط حالت ماموریتی داره که باید 5 سمپلر رو پیدا کنی

زیربازی سوم هم خیلی جالبه شخصیتهای وسکر و کراوزر رو هم می توانید باهاشون بازی کنید که قدرتهای جالبی دارند.
همچنین یک هفت تیر نیز در بازی هست اسمش mathilda است و همون دور معمولی هم به لیون میده در ضمن میتوانید قدرتشو تا 50 برسونید یعنی با 2 تا تیر میتوانید یه غولو بکشید.
(در لیست های بالا قیمت این اسلحه ها را گذاشتم . )

  • امین زارع
  • ۰
  • ۰

سال از ان واقعه شوم راکون میگذرد و همه فکر میکنند که کابوسها به پایان رسده است و زندگی دوباره زیبا شده است.

اما در یکی از این روزها لیون کندی که مهارتهای خود را افزایش داده است و دیگر ان پلیس ساده شهر شیطانی راکون نیست و به یک کاراگاه حرفه ای تبدیل شده است به ماموریتی اعزام میشود.

او برای نجات اشلی که اخرین رد او در روستاهای شمالی اسپانیا بوده اعزام میشود.

اشلی پس از برگشت از مدرسه یا شاید هم دانشگاه در راه خانه توسط افرادی ناشناس و مرموز ربوده میشود.

روزها میگذرد ولی اثری از او نیست تا اینکه در اسپانیا مشاهده میشود و اینجاست که لیون وارد عملیات جدیدی میشود.

لیون با 2 نفر از اعضای پلیس محلی اسپانیا در راه رسدن به دهکده هستند که یکی از انها به لیون میگوید : تو دیوانه هستی به اینجا امده ای.اینجا مردم مهمان نوازی نیستند.

لیون وارد کلبه ای میشود و از مردی که کنار شومینه هست در مورد اشلی میپرسد ولی ان اسپانیایی میگوید که برو بیرون کثافت و غریبه ها باید اینجا نباشند.

در اینجا است که لیون میفهمد پا به کابوسی بدتر از راکون گذاشته است.

پس از مشکلاتی که برای لیون پیش می اید او با لوییس سرا-اشلی گراهام و ایدا ونگ ملاقات میکنید.

لوییس سرا مامور پلیس مادرید-

ایدا ونگ خانم نسخه اویل 2-

اشلی گراهام دختر ربوده شده رییس جمهوری ابات امریکا

لیون پس از یافتن اشلی در کلیسا و تلاش ایدا برای نجات لیون که صدای ناقوس کلیسا را را بلند کرد توانست بسیاری از مناطق را پشت سر بگذارد و خود را به هلیکوپتر نجات برساند اما روستاییان وحشی هلیکوپتر را منهدم کردند و لیون باید اینبار به سمت منطقه خارج روستا میرسید..

اینبار با سدلر که بانی این مشکلات است روبه رو میشود و با نبردی نفس گیر بر سدلر چیره میشود اما ایدا با اسلحه از لیون امپول را میخواهد و لیون هم چاره ای ندارو به او میدهد.

ایدا نیز سوییچ قایق موتوری را به او میدهد و از منطقه میگریزند و ایدا با هلیکوپتر از منطقه خارج میشود و با البرت وسکر تماس میگید مبنی بر اینکه عملیات انجام شد :

البرت 2 ماموریت به ایدا داد:1-کشتن لیون=ولی ایدا به خاطر علاقه به لیون این کار را نکرد.

2-بدست اوردن امپول که این یکی را انجام داد.

لوییس سرا هم توسط سدلر کشته شد  و امپول را برد لیون هم سدلر را کشت و امپول را برد ولی ایدا لیون را نکشت و امپول را برد.

جک کراوزر هم پس از واقعه اویل 2 به موجودی مخوف بدل شده بود و برای رسیدن به خواسته اش حاضر بود لیون را که دوست خوب او بو از بین ببرد اما توسط ایدا و لیون نابود شد.

در انتها اشلی به لیون میگوید که به منزل ما میایی و لیون پس از اسرارهای اشلی موافقت کرد و به احتمال زیاد با هم ازدواج کردند..

  • امین زارع
  • ۱
  • ۰

بازی انلاین

بازی انلاین اویل 4 البته ژاپنی هست

www.capcom.co.jp/bio4/

  • امین زارع
  • ۰
  • ۰

اویل

داستان بازی رزیدنت اویل 4

سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۴۹ ق.ظ
6 سال پس از حادثه ی ترسناک راکون سیتی و فرار کلیر و لیون از این شهر مخوف این بار لیون باید به روستایی ناشناخته در اسپانیا برود و با حوادث این روستای مخوف دسته و پنجه نرم کند !

شروع داستان - فصل اول
لیون بعد از حوادث مخوف راکون و فرار او از این شهر ترسناک او توسط دولت امریکا پوشش داده شد و تحت تعلیماتی از سوی این دولت قرار گرفت . لیون توسط افرادی خبره و کار بلد اموزش های لازم را دید و اماده برای هر وضعیتی شد تا اینکه یک روز خبر رسید که دختر رئیس جمهور یعنی اشلی گراهام توسط تعدادی افراد ناشناس از جلوی دانشگاه توسط یک ون سفید ربوده شده است. لیون که به اندازه ی کافی  تعلیم دیده بود برای یافتن و نجات دادن اشلی فرستاده شد او در ابتدای راه کمی با رانندگانی که میخواستند او را به ان روستا برسانند حرف زد و بعد از رسیدن به مقصد با کلبه ای ترسناک روبرو شد وارد کلبه شد و از مردی که داخل کلبه بود سوال کرد ایا این عکس (تصویر اشلی) را دیده ای ؟ مرد با عصبانیت به او گفت که از کلبه اش بیرون برود و سریعا مرد با تبری به لیون حمله برد لیون هم از خود دفاع کرد و با چند اخطاری که به مرد داد او را به قتل رساند. بعد از چک کردن جسد مرد فهمید که او زامبی یا چنین چیزی نیست و یک فرد عادی است ! ناگهان صدایی از بیرون کلبه به گوش رسید و صدای ترمز ماشین در فضا پیچید ماشینی که لئون را رسانده بود به ته دره سقوط کرده بود .
کلیسا - فصل دوم
لیون که هنوز در کلبه بود صدای افرادی را در بیرون کلبه شنید و سریعا از طریق پنجره به بیرون پرید و افرادی که قصد جان او را داشتند به قتل رساند او باید به طرف مرکز روستا میرفت تا شاید بتواند اشلی را در انجا پیدا کند در بین راه با افرادی مانند قبل روبرو شد و توانست ان ها را از پای دراورد در راه رسیدن به روستا با تله هایی و همینطور یک سگ روبرو شد توانست تله ها را رد کند و جان سگ را هم نجات دهد در روستا افراد زیادی بودند که مانند دیگر افراد قصد جان لیون را کردند لیون با کشتن ان ها توانست به کلبه ای برود و پس از کنار زدن کمدی وارد یه اتاق شد کمدی دیگر را در گوشه ی اتاق دید در اتاق را باز کرد ناگهان مردی را دید که از درون کمد بیرون میافتد ان مرد لوییس سرا نام داشت لیون و لوییس مخصوص حرف زدن با هم بودند که یک فرد درشت هیکل با ریش های درز ملقب به رئیس بزرگ وارد کلبه شد لیون به سوی رئیس بزرگ حمله برد ولی نتوانست کاری از پیش ببرد و با ضربه ای سنگین از سوی رئیس بزرگ بیهوش شد .

رئیس بزرگ - فصل سوم
وقتی لیون به هوش امد خود و لوییس را با دست های بسته دید لیون و لوییس با دست های بسته در حال صحبت کردن با یکدیگر بودند که در همین بین به مکان اشلی هم اشاره شد ناگهان یک زامبی تبر به دست وارد اتاق شد و به ان ها حمله برد و با تبرش دستبند ان ها را باز کرد لیون یک پایش را روی سینه ی او گذاشت و او را به دیوار کوبی و گردنش را شکست لوییس هم که شوکه شده بود فرار کرد . بعد از ازاد شدن لیون او طبق گفته ی لوییس برای رفتن به کلیسا اماده شد او از کلبه ای که در ان زندانی بودند بیرون امد و به سوی درب خروجی رفت بعد از کشتن چندیدن نفر با دو لوحی که به دست اورد درب را باز کرد و به سمت خانه ی رئیس بزرگ حرکت کرد و توانست از انجا کلید ورودی کلیسا را پیدا کند او در خانه ی رئیس بزرگ با او وارد جنگ شد و در اونجا بود که رئیس بزرگ گفت ضاهرا تو با ما خون یکسانی داری و به ویروس لاس پلاگاس الوده شدی و انگل داره در بدنت رشد میکنه . بعد از ان لیون دوباره به اتاق قبلی برمیگرده و بازهم توسط رئیس بزرگ مورد حمله قرار میگیره در حالی که رئیس بزرگ قصد کشتن لئون را دارد اما زنی با لباس قرمز میاید و اورا نجات میدهد رئیس بزرگ هم به دنبال او خود را از پنجره پایین میندازد ! لیون از خانه ی ان مرد بیرون میاید و توسط کلید کلیسار وارد کلیسا میشود و پس از گذشتن از قبرستان دهکده به کلیسای اصلی که اشلی در ان اسیر است میرسد اما درب کبیسا قفل است و برای باز شدن به شی خاصی نیاز دارد !

پیدا کردن اشلی - فصل چهارم
لیون برای پیدا کردن شی مخصوص که درب کلیسا را باز میکند راهی میشود در بین راه از پل میگذرد و دشمنانش را یکی پس از دیگری میشکد تا اینکه به یک رودخانه میرسد و از تله ها و دشمنان ان هم عبور میکند و باز هم به دنبال ان شی میگردد تا اینکه به یک صحنه ی عجیب برمیخورد راننده ای که او را به دهکده اورده بود توسط روستاییان داخل رودخانه افتاده میشود و توسط موجودی غول پیکر خورده میشود لیون با یک قایق موتوری به دریا میرود و با استفاده از نیزه های داخل قایق با غول مبارزه میکند و او را از پای در میوارد او به خشکی کنار دریا میرود و دچار کابوس میشود وقتی از خواب بیدار میشود شب شده است او همچنان برای پیدا کردن شی ادامه میدهد تا به غولی بزرگ بر میخورد او با سختی های زیاد ان غول را هم از پای در میاورد و موفق میشود شی را در غاری پیدا کند او بر میگردد و وارد کلیسا میشود او با حل کردن معمایی که از رنگ تشکیل شده است اشلی را نجات میدهد در حالی که میخواهد از کلیسا خارج شود سدلر را میبیند که میگوید در بدن شما نگل هایی وجود دارند که به زودری سر از تاخم در میاورند لیون و اشلی با زیرکی از پنجره ی کلیسا به بیرون میپرند و خود را از شر تیر های اتشین یاران سددل نجات میدهند . اکنون وقت ان رسیده که لیون دنیال را حلی برای خنثی کردن انگل و فرار از دهکده باشد .

قلعه - فصل پنجم
حالا هدف لیون علاوه بر مراقبت از جان خود مراقبت از اشلی هم هست ! او باید اشلی را صحیح و سالم از دهکده خارج نماید اما قبل از ان بیاد انگل را از بدن او بیرون بیاورد ! لیون برای پیدا کردن پادزهر راهی میشود و از موانع عبور میکند تا اینکه توسط مردم محاصره میشوند ( او واشلی ) سپس به کلبه ای پناه میبرند که لوییس هم در ان است . حالا ان ها توسط مردم عجیب و غزیب دهکده محاصره شده اند اشلی به طبقه ی بالا میرود و خود را درون کمدی قایم میکند ! سپس لوییس و لیون به مقابله با موجودات میپردازند تا اینکه عقب نشینی میکنند سپس اشلی و لیون دوباره راهی میشوند ! ان ها پس از پشت سر گذاشتن خطرات بسیاری به یک کلبه ی عجیب میرسند ! لیون به اشلی میگوید که همونجا بایستد و خود داخل کلبه میشود در کلبه رئیس بزرگ را میبیند و چند بار با او وارد جنگ میشود در اخر لیون موفق میشود در چند مرحله رئیس بزرگ را بکشد و چشم او را بردارد و با اشلی نزد دربی عجیب که درب ورودی قلعه است برگردد ! او با استفاده از چشم رئیس بزرگ درب ورودی را باز میکند و وارد میشود بعد از کشتن دشمنان وارد قلعه میشوند در همان ابتدای ورودشان توسط منجنیق های اتشین مورد هدف قرار میگیرند اما باز هم از این موضوع جان سالم به در میبرند و به درب قصر نزدیک میشوند تا اینکه لوییس را میبیندد لوییس پادزهر را به دست اورده بود اما ان را گم کرده بود پس به دنبال پادزهر برگشت !!

قصر-فصل ششم
لیون و اشلی وارد قصر میشوند در همان ابتدای ورود مردی با قدی کوتاه میبینند که رامون سالازار نام دارد او به لیون میگوید که به اشلی نیاز دارد ولی لیون به حرفش گوش نمیدهد و راهی میشود ! به دستور سالازار دربی که به سه لوح نیاز دارد بسته میشود و لیون و اشلی باید دنبال سه لوح باشند ! لیون و اشلی به قسمتی دیگر میروند تا به یک منطقه ی تله دار میرسند و اشلی در تله ها گرفتار میشود حالا لیون علاوه بر اینکه باید سه لوح را پیدا کند باید اشلی را نیز از تله خارج کند برای همین از راه فاظلاب برای پیدا کردن اشلی کمک میگیرد او از راه فاظلاب به بیرون میرود و پس از چندی با یم باغ پیچ در پیچ و عجیب روبرو میشود او وراد باغ میشود و لوح هایی که مربوط به درب دیگری است را برمیدارد و درب را باز میکند در همین لحظه دوست قدیمی خود یعنی ایدا را میبیند و میفهمد که او برای البرت وسکر کار میکند ایدا توسط عینک دودزای خود فرار میکند و لیون به دنبال اشلی میرود تا اینکه او را دست بسته در تله میبیند لیون با استفاده از تفنگ دوربین دار او را ازاد میکند اشلی خود را به لیون میرساند و ان ها با هم سومین لوح را هم پیدا میکنند و وارد دربی که به سه لوح نیاز داشت میشوند ان ها با هم به راهشان ادامه میدهند تا اینکه اشلی باز هم توسط پرنده ها ی عجیب و غریب دزدیده میشود این بار لیون در یافتن او با سالزار برخورد میکند که به غولی بزرگ تبدیل شده است لیون او را نابود میکند و طبق گفته ی سالزار به جزیره ی کماندو ها برای یافتن اشلی راهی میشود .

جزیره ی کماندو ها - فصل هفتم
لیون توسط ایدا سوار قایق میشود و به جزیره ای در نزدیکی روستا که به جزیره ی کماندو معروف است میرود در همان ابتدای ورود صدای اشلی را میشنود که کمک میخواهد ! او رد اشلی را دنبال میکند اما متسافانه دربی که اشلی را از ان خارج کردند بسته شد لیون با استفاده از اینه ها یی که وجود داشت و نور لیزری که از درب بسته میامد درب را باز کرد و به دنبال اشلی رفت تا اینکه او را در زندانی یافت برای باز کردن درب زندان نیاز به کارت بود برای همین او به دنبال کارت گشت و در حین جستجو با موجودات عجیبی رو برو شد که فقط با استفاده از سلاح مخصوص کشته میشدند یعنی یک دوربین که نقاط ضعف ان ها نشان میداد خلاصه لیون کارت را پیدا کرد و اشلی را از انجا نجات داد در همین حین ایدا موشکی را به داخل زندان انداخت که نوشته بود تنها راه فرار از فاضلاب است اشلی و لیون هم از راه فاظلاب پایین پریدند و بعد از کشتن موجودات به دربی رسیدند که با کمک هم ان را باز کردند و اشلی سوار دستگاهی همانند بردیزل شد و توسط ان دستگاه به راه افتادند لیون هم از پشت دشمنان را میکشت تا اینکه دستگاه با دیواری تصادف کرد ولیون و اشلی به بیرون پرت شدند ان ها باز هم به راه خود ادامه دادند تا اینکه به سدلر رسیدند سدلر اشلی را با خود برد و لیون هم توسط ردیابی که به اشلی زده بود ان ها را دنبال کرد تا اینکه ردیابی که به اشلی متصل شده بود را روی زمین یافت در همین هنگام موجودی غول پیکر به لیون حمله کرد و ان دو با هم وارد کابین شدند لیون توانست کابین ها را یکی یکی جدا کند و از دست غول فرار کند ولی غول باز هم به جنگ با لیون امد لیون توانست غول را بکشد و به اتاقکی برسد که اشلی را درون شی کمد مانندی بیابد لیون اشلی را ازاد کرد ولی وسکر دنبال ان ها امد ولی ایدا جان ان ها را نجات داد و جان خود را به خطر بیندازد . لیون و اشلی به اتاقی رسیدند که دستگاه خنثی کننده ی انگل در ان بود ان ها با کمک یکدیگر انگل های درون بدن خود را بیرون بیاورند . سپس ان ها به راه خود ادامه دادند تا از جزیره فرار کنند تا اینکه به اسانسوری رسیدند لیون به اشلی گفت که بایستد و خود به بالا رفت و ایدا را دید او را نجات داد و با وسکر مبارزه کرد و در اخر او را با ار پی جی قرمز ایدا کشت و ویروس را برداشت اما ایدا ویروس را از او گرفت و کلید قایق موتوری را به او داد و بمب داخل جزیره را فعال کرد و خود توسط هلکپتری فرار کرد ! لیون با اشلی توسط قایق موتوری به موقع از جزیره فرار کردند و جزیره هم نابود شد .
  • امین زارع